مخاطب این پست فقط تویی

تو! اون که وقتی هست داغونم 

تو! اون که وقتی نیستی تنهام.

نمیدونم چرا عاشقت شدم و نمیدونم چرا هنوزم عاشقتم.

بالاخره یه روزی میرسه که تو نیستی، من نیستم و هر دومون از یاد و خاطره های محو شدیم

شاید اون موقع حتی کسایی هم که ما رو به خاطر می اوردن دیگه نباشن.

نمیدونم واقعا این زندگی و این دنیا به این همه دوندگی می ارزه؟

به این که خوشحال باشی با کارات داری اذیتم می کنی؟

واقعا درکت نمی کنم

می دونی؟

دلم نمی خواد خاص بنویسم و ادبی بنویسم

حتی از شعر نوشتن هم خسته شدم

می دونی؟ یاد خاطره هامون میوفتم. خوب، بد.

هر دوتاش برام دردناکن فوق العاده دردناک.

این روزا هر کیو می بینم که تازه داره قرار میذاره و تازه داره عاضق میشه و شروع عاشقیشه می دونی بهش چی میگم؟

مهم ترین توصیه ای که می تونم بهشون بگم اینه که تا وقتی از حس طرفت مطمئن نشدی باهاش خاطره نساز

گرچه شاید تو دلشون بهم بخندن و حس کنن چرند میگم

اما خاطره ها دردناکترین قسمت یه رابطه هستن

دردی که هیچوقت کهنه نمیشه

زخمی که هر دفعه نیشتر میخوره و سر باز می کنه و خون جاری میشه.

می دونی چیه؟

فقط خیلی خوشحالم که تو اهل قدم زدن نبودی اهل فیلم دیدن و کتاب خوندن نبودی

وگرنه الان نمیتونستم با قدم زدن آروم بگیرم خیابونا رو سرم آوار میشد وقتی همراه نبودنت قدم میزدم

وقتم با کتاب و فیلمای مورد علاقم پر نمیشد اونجور هر لحظه یاد تو و فیلم دیدن همراه تو میوفتادم

خاطره ها قلب آدمو می خورن نفسو تو سینه حبس میکنن

می دونی؟ این روزا زیاد قلبم درد میاد.

خدارو شکر که حتی یه بار هم باهام فیلم ندیدی و کتاب نخوندی.

هنوز خیلی کارا هست که میتونم بدون اینکه به یادت بیوفتم انجام بدم!

هنوز دوستت دارم

اگر چه هیچوقت اینجا رو نمی خونی.

نمیدونم برات اهمیتی هم داشت؟.

 

 


من یه روز بار و بندیلمو جمع می کنم میرم به یه جزیره دور و ناشناخته

اونجا یه کلبه می سازم

تنهایی زندگی می کنم

تنهایی لب دریا میشینم و زل می زنم به غروب خوزشید

میشینم کنار آتیش و وقت درست کردن سیب زمینی ذغالی از این که آسمون بالای سرم لبریز ستارس لذت میبرم

من یه روز میشینم لب دریا، تنهایی، کنار آتیش

گیتار میزنم، گریه می کنم و می خونم 

دوست دارم پناه ببرم به این جزیره هایی که تو کارتون های بچگی نشون میداد

یه دونه درخت نارگیل و یه دونه کلبه چوبی

همینقدر کوچیک

همینقدر تنها

همینقدر آروم و بی دغدغه

میتونم صبح تا شب فقط به صدای دریا گوش بدم

میتونم شب تا صبح بالالایی خود دریا آرومِ آروم بخوابم.

آخ که چقدر بعضی رویاها خوبن. حتی باوجود این که میدونی همیشه فقط در حد یه رویا باقی میمونن


این روزا دلم نمی خواد به زوجا نگاه کنم

چه جوون چه پیر

راستش میترسم

یاد آرزوهام میوفتم یاد برنامه هایی که چیده بودم با هم انجام بدیم.

برای هر لحظمون ذوق داشتم

ذوق داشتم وقتی کنار هم پیر شدیم  با هم بریم و توی پارک قدم بزنیم و سر هم غر غر کنیم

راستش میترسم با حسرت به زوجای دیگه نگاه کنم

میترسم نگاهم زهر بشه به خوشیشون 

راستش این روزا حتی به پیرزن پیرمردایی که تو پارک دست همو گرفتن و قدم میزنن هم حسودیم میشه.

چند وقتی هست بیشتر سرمو میندازم پایین بیشتر تو خودم جمع میشم.

یعنی الان داری تو ذهنت آیندتو با کی برنامه میریزی برای آیندت با کی آرزو می کنی؟

این روزا حتی سعی میکنم با بچه های دیگران هم بازی نکنم میبینمشون، اداهاشون، وقتی قهر می کنن و سرشونو میذارن روشونه مامانشون وقتی می خندن و می دون وقتی لبخند میارن به لبای همه

آخ

قلبم می خواد بترکه وقتی میبینم اینا رو.

آخ وجودم داره له میشه که امیرم پیشم نیست که برام ناز نمیاره که نمیتونم شبا تو بغلم بخوابونمش

ولی بازم سعی می کنم نبینم فرار کنم

می دونم دلم حسرت داره نگاهم حسرت داره

فرار می کنم که حسرتم نیوفته به جون خوشی زندگی مردم

آخ که قلبم داره میترکه

آخ


اگه وقتی بزرگ شدی ازم گلایه کردی که چرا تو رو به این دنیا اوردم چی جواب بدم؟

اصلا چی دارم که بگم؟

اگه بگی هیچوقت تو لحظه های حساس زندگیت که بهم نیاز داشتی پیشت نبودم چی؟

چیکار کنم با این حجم ندونستنم؟

چیکار کنم با این حجم دلشوره و دلتنگی؟


۳۹ کاری که هر زنی حداقل یک‌بار باید به‌تنهایی انجام دهد ۱. به کنسرت بروید حتی اگر کسی همراهی‌تان نمی‌کند، برای خودتان بلیت تهیه کنید. حضور در چنین برنامه‌ای، آن‌هم به‌تنهایی، به شما اجازه می‌دهد زمان و برنامه‌های‌تان را طبق میل خود پیش ببرید. ۲. به موزه بروید ۳. ستاره‌ها را تماشا کنید وقتی به آسمان پرستاره نگاه می‌کنید، بینش جدیدی به‌دست می‌آورید. یک پتو بردارید و جایی بروید که نمای خوبی از آسمان داشته باشید. به‌جای سروکله‌زدن با فهرست کارهای روز بعد یا نگرانی دربارهٔ مشاجره‌ای که با شریک‌ عاطفی‌ یا یکی از اعضای خانواده داشته‌اید، سعی کنید بر زیبایی‌‌های بالای سرتان متمرکز شوید. ۴. نواختن یک ساز جدید را یاد بگیرید ۵. به آدم‌ها نگاه کنید با دیدن آدم‌ها خلاقیت خود را آزاد کنید و برای هرکس یک داستان سرهم کنید و در ذهن‌تان پرورش دهید. ۶. کایاک‌سواری کنید با توجه به این نکته که اکثر قایق‌های کایاک تک‌نفره هستند، انتخاب این ورزش آبی برای گذراندن اوقات‌تان به‌تنهایی بسیار مناسب خواهد بود. ۷. صبح زود بیدار شوید و طلوع خورشید را تماشا کنید ۸. یک زبان جدید یاد بگیرید ماهیچه‌های مغزتان را با یادگیری زبان جدیدی که همیشه مشتاق آموختنش بودید، تقویت کنید. ۹. کنار ساحل دراز بکشید ۱۱. در آشپزخانه غذاهای جدید برای خودتان درست کنید ۱۲. یک روز را به ماساژ اختصاص دهید اگرچه هنوز به تحقیقات بیشتری درباره فواید ماساژ نیاز داریم، اما «مرکز ملی پزشکی و جایگزین» بر این باور است که اگر برای چنین تجربه‌ای زمانی اختصاص دهید، می‌توانید اضطراب، افسردگی و سردرد خود را کاهش دهید. ۱۳. دوروبرتان را مرتب کنید «شلوغی» می‌تواند باعث استرس و کاهش خلاقیت شود. ۱۴. مدیتیشن کنید مدیتیشن، از تضعیف قوای شناختی جلوگیری می‌کند و در سنین بالاتر هوشیاری و سلامت مغز را حفظ می‌کند. ۱۵. تنهایی سفر کنید ۱۶. سرگرمی جدیدی برای خودتان پیدا کنید ۱۷. خودتان را به یک شام عالی دعوت کنید تنهایی رفتن به رستوران و صرف شام واقعا از نشانه های اعتماد به نفس بالاست ۱۸. فهرستی از هدف‌های زندگی‌تان بنویسید ۱۹. به سینما بروید ۲۰. یک کتاب بخوانید ۲۱. به یک کلاس آموزشی بروید ۲۲. وسایل و محیط خانه را بهبود ببخشید ۲۳. به جایی دور بروید (گم‌وگور شوید) با ماشین، پیاده یا با غرق‌شدن در یک کتاب خودتان را گم‌وگور کنید. به معنای دقیق کلمه یا در معنای استعاری، زندگی یعنی همین: گم‌شدن. زمانی که راه خانه را در پیش بگیرید، کاملا حس می‌کنید که فرد دیگری شده‌اید؛ قوی‌تر، عاقل‌تر و خودکفا. ۲۴. یک کیک بپزید و آن را میل کنید ۲۵. مانترای خاص خود را پیدا کنید به این نمونه قدرتمند توجه کنید: «از تنهایی قدم‌زدن نترس. از لذت‌بردن از آن نترس». جمله خاص شما می‌تواند شعر آهنگ موردعلاقه‌تان باشد. ۲۶. زمانی را به تأمل‌کردن درباره مذهب ۲۷. زمانی طولانی در جاده رانندگی کنید ۲۸. پیاده‌روی کنید ۲۹. در خانه‌تان استراحت کنید ۳۰. به خودتان برسید شما همیشه برای دیگران سخت کار کرده‌اید. این فرصت مختص شماست. ۳۱. چند ساعتی از وسایل ارتباطی دور شوید ۳۲. کارهایی که در جمع باعث خجالت‌تان می‌شود به‌تنهایی انجام دهید می‌خواهید در خانه با لباس راحتی‌تان برقصید و با تبدیل برس مو به میکروفن، آهنگ موردعلاقه‌تان را با صدای بلند بخوانید؟ یا می‌خواهید یک کاسه بزرگ بستنی بردارید و با یک آهنگ غمگین یا یک فیلم رمانتیک اشک بریزید؟ هر کاری که دوست دارید انجام دهید. ۳۳. بچه شوید ۳۴. کار داوطلبانه انجام دهید ۳۵. یک اثر هنری خلق کنید ۳۶. یک هدف ورزشی برای خود در نظر بگیرید ۳۷. ادامه تحصیل دهید یادگیری مهارت‌ها و اطلاعات جدید به یادتان می‌آورد که چقدر باهوش و توانا هستید. ۳۸. یک نامه بنویسید ۳۹. مهربانی کنید یک وعده غذا برای یک بی‌خانمان تهیه کنید، یک انعام حسابی برای پیشخدمت رستوران کنار بگذارید. حتی می‌توانید دفعه بعد که زیر باران راه می‌روید چترتان را به یک فرد غریبه بدهید. شاید تأثیر کارتان را همان لحظه نبینید، اما شک نکنید که تغییر کوچکی در دنیا ایجاد کرده‌اید. منبع:womansday چطور_مترجم:فرناز آشفته‌فرد


وقتی تو بغلمی حالم اینقدر خوبه که اگه به لحظه ی رفتنت فکر کنم اشکم جاری میشه پ.ن ۱-این روزها دارد از من یک مادرِ به شدت بغلی میسازد ۲- وقتی هستی دنیام پر از قهقه و لبخند و روشناییه ۳-امان از روزایی که پیشم نیستی. ۴-خداجونم لطفا خودت مراقبش باش،سپردمش دست خودت
چرا وقتی بهت زنگ میزنم جواب نمیدن؟ شرم؟یا بی شرمی؟ چرا خودت نباید اونقدر بزرگ باشی که موبایل داشته باشی و من هر وقت دلتنگت شدم بهت زنگ بزنم ویدیو کال کنم بگم عکس و وویس برام بفرستی، بگم بیای پیشم. چرا تنهایی من اینقدر بزرگه؟!. و تنهایی من شبیخونِ حجمِ تو را پیش بینی نمیکرد. پ.ن وسیع باش، و تنها و سر به زیر و سخت.
همه چی قطعه سرعت نت هم تا حد نهایت پایینه و میشه گفت قطعه کلا برام جالبه بدونم کسی که احساس نیاز میکنه باید برای حفظ مداوم جایگاهش توی کلاسای دانشگاه شنود بذاره و توی کلاسای دبیرستان دوربین، چقدر دوام میاره؟! فکری که سالهاست کاشته شده، سبز شده و آبیاری شده رو با کشتن و دستگیر کردن و شنود گذاشتن میشه از بین برد؟ درختی که سالهاست خودتون آبیاری کردین با کارها و رفتارتون، الان اگه بهش تبر بزنین فقط تنه ش بریده میشه و میوفته زمین ریشه هاشو چیکار میکنین؟ ریشه ها
دیشب تا صبح خوابشو دیدم خواب دیدم بغلش کردم و در تعجب بودم چرا بغلش اونقدر حس قبلو نداره ولی اون تو بغلم آروم بود و با خودم گفتم اشکال نداره تا وقتی اون تو بغلم آروم میشه همه چی خوبه و بعد بیدار شدم و فهمیدم چون خواب بوده من بغلشو حس نمیکردم نمیدونم چرا تا وقتی خواب بودم همه چی واقعی و باور پذیر بود پ. ن قضای آسمان این است و دیگرگون نخواهد شد
دوباره وسایلم رو اوردم بالا سرده دارم مث چی یخ می زنم ولی اینکه آپشن اینو داشته باشی هر از گاهی بری یه گوشه ی دیگه ی خونه بشینی و درس بخونی خودش تنوع بزرگیه می تونستم کتابخونه هم برم اما حوصله جابه جا کردن لپ تاپ سنگینم رو ندارم و پروسه رفت و آمد خودش کلی وقت آدم رو تلف می کنه کاش یه عالمه پول داشتم و می تونستم هر چی کتاب برای تحقیقم لازمه رو بخرم و برای خودم داشته باشم پ.ن در نهایت حتی میزان اینکه میتونی آرزوی علم داشته باشی و دنبال علم بری هم به میزان
هر جوری که هستی، هر جوری که باشی، من همونجوری دوستت دارم اشکالی نداره کنار من فقط خودت باش هر چی می خوای بگو گریه کن بخند بهم تکیه کن اشکالی نداره همونجوری که هستی کنار من باش نیاز نیست خودتو یه جور دیگه نشون بدی من همونجوری که هستی، دقیقا همون شکلی که هستی دوستت دارم
بعضی وقتا تو پس زمینه ی مغزم فریاد کمک پخش میشه اینجوری که تو رو خدا یه نفر بفهمه و کمکم کنه اما اینجوری نیست که فریاد نزده رو کسی بشنوه راستش میدونم وضع روحیم داغونه و هیچ امیدی ندارم که بهتر بشم:)) پول ندارم برم پیش روانشناس و جلسات تراپی رو ادامه بدم کسی رو ندارم که درکم کنه کسی نیست که باهاش حرف بزنم و حتی اگه کسی پیدا شه حوصله ی حرف زدن ندارم و فقط میتونم لبخند بزنم تا وقتی که صبرم تموم شه و شروع کنم به دعوا و داد و بیداد میدونم وضعم خرابه و میدونم
آدما هر چقدر هم آماده ی فرار باشن در نهایت یهو میبینن به یه جا رسیدن و رخت و لباس دلشونو پهن کردن و قبل ازین که بفهمن همونجا ماوا گرفتن حالا مگه آدمی که یه بار به ساحل آرامش رسیده و آروم بودن و خوشحال بودن رو تجربه کرده دوباره می تونه ازش دل بکنه؟ دوباره میتونه رخت و لباسشو جمع کنه و هی ازین گوشه به اون گوشه از این دل به اون دل فرار کنه؟ اگه هم بتونه مگه دلش دیگه اون دل قبلی میشه؟ دلی که آرامش و ماوا گرفتن و یه بار تجربه کرده مگه میتونه دلتنگ نشه؟ مگه
بعد از مدت ها با یکی برخورد داشتم به دیوثی اون آدم قبلی زندگیم شایدم حتی بدتر بعد یه چیزی داره از درون منو میخوره که برم مجبورش کنم ازم عذر خواهی کنه و از دلم در بیاره در حالی که می دونم این آدم از سر تا پا رد فلگه و هر چی بیشتر باهاش ارتباط داشته باشم جز بدبختی بیشتر چیزی برام نداره نمیدونم شاید از بس رفتارش شبیه اونه خوشم میاد که ازم عذر خواهی کنه که فکر کنم آره اونم ازم عذر خواهی می کرد در حالی که اینجوری نیست این آدم فقط هر چی می گذشت احتمالا چیزای

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

1mu5ic تیک تاک کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. شراره پرشین | بروزترین مرجع دانلود فیلم و سریال ایرانی و خارجی مرجع کنکور ایران دیجی یاب وبلاگ تخصصی برنامه ریزی و کنترل پروژه